مقاله  تحلیل زبانی

 مقاله  تحلیل زبانی

زبان و شناخت گونه های زبان در آثار هر نویسنده و شاعری از اساسی­ترین ضرورت­ها در امر شناخت آن نویسنده یا شاعر است و درکلیت زبان تاثیر مهمی دارد.

رساله پیش­رو به بررسی دو اثر ارزشمند

مثنوی مولوی و حدیقه سنایی، از لحاظ زبانی و ویژگی­های زبانی دو اثر می­پردازد.

حدیقه سنایی

به عنوان اثر برجسته عرفانی – تعلیمی با ویژگی­های خاص سبکی تحت عنوان عوامل زبانی و ادبی است.

در این مقاله  با کتاب ارزشمند مثنوی معنوی مولانا مقایسه می­شود

میزان اثرپذیری سبکی این آثار از گذشتگان و همچنین نوآوری­های زبانی هر دو شاعر، مشخصه­ ها و اساس پختگی زبان آنها، مورد بررسی قرار می­گیرد.

در بحث بیان با سنجش کلمات به کار برده در تشبیهات، زبان سنایی خشن­تر از مولوی است.

با توجه به اینکه دو اثر بنیانشان بر تشبیه است، کاربرد استعاره به صورت ناخودآگاه در زبانشان موجود است.

مجاز آرایه پرکاربردی در این دو اثر بوده است.

هر دو شاعر در کاربرد کلمات مجازی به یک شیوه عمل کرده­اند.

کنایات در این آثار بیشتر از اینکه ادبی باشد زبانی است.

آرایه هایی چون تناسب،

مراعات­النظیر، تضاد، چندان هنری نبوده و در جهت بکار گرفتن معنا کاربرد دارند.

بسامد تلمیح در مثنوی بیش از حدیقه است.

با وجود این به علت ماهیت داستانی و تمثیلی هر دو اثر، کاربرد این آرایه ­ها بسیار کم است.

از نظر نحوی تقدیم فعل در هر دو اثر رایج­تر از سایر موارد است. ‌

در کل نظم مثنوی نسبت به حدیقه روانتر است و جابجایی کلمات کمتری دارد.

هنجارگریزی آوایی و اختیارات شاعری در هر دو اثر وجود دارد .

اما از نظر دستوری هنجار گریزی کمتری دیده می­شود. کاربرد زبان عرفانی در مثنوی و حدیقه از رابطه بیش متنیت برخوردار است.

اصطلاحات رایج در حدیقه سنایی در مثنوی به کار برده شده است اما در مثنوی توضیح و تفسیر بیشتری داده شده است.

عنصر تکرار در مثنوی بسیار قویتر از حدیقه است، بویژه شبکه ­های معنایی که مولوی ایجاد کرده است، تاثیر زبانی مهمی در این اثر دارد.

ولی سنایی  در این اثر دارای زبانی موجزتر و کم­تکرارتری نسبت به مثنوی مولوی است.

برای مشاهده  مقالات بیشتر می توانید به سایت  ره پژوه مراجعه نمایید. مقاله  تحلیل زبانی

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست